شیدا شریفپور گوناگون 14 بهمن 1393
وقتی این مطلب را جهت ترجمه انتخاب کردم، بسیار نگران بودم که مبادا موجب سوءتعبیر شود. در واقع وانمود کردن را به هر میزان و هر شکلی که باشد فعلی صادقانه نمیبینم، هر چند که در بسیاری از موارد این فعل با فرهنگ ما آمیخته شده است. در تعارفات روزمره همدیگر را در آغوش میگیریم و وانمود میکنیم از این ملاقات بسیار خوشحال هستیم و مدتها روزشماری میکردیم، در حالی که تمام مدت در ذهن ما پخش زنده بازی فوتبالی است که دقیقه به دقیقه از دستش میدهیم و بد بیراه به مزاحمی که بی موقع سر رسیده است. اما کماکان لبخند بر لب، به مخاطبمان زل زدهایم.
در این متن به دنبال بیان معایب و آسیبهای وانمود کردن نیستیم و از طرفی هیچ گونه اصرار و تمایلی هم برای انجام این فعل نداریم، بلکه تنها برشی مثبت از یک نوع خاص شخصیت در محیط کاری را مطرح میکنیم. اغلب ما شخصیت کاری و فردی متفاوتی داریم به بیان دیگر یک مدیر همیشه عصبانی و بد اخلاق در محیط خانواده و دوستان خود میتواند بسیار منعطف و مهربان باشد. برعکس این قضیه هم صادق است و همکار صبور و دلسوز شما که همیشه با آرامش مشکلات را حل و فصل میکند، لزوما در محیط غیرکاری اینگونه نخواهد بود. گاهی شرایط کاری و نوع مسئولیت ما موجب میشود که در شکل و شمایل دیگری حضور پیدا کنیم. در این مقاله مزایای شگفتآور «خنگبازی» در محیط کار را مرور میکنیم. شاید در نگاه اول شوخی به نظر برسد اما شاید خلاصهای از تجربه شخصی من و استفاده از این تکنیک خالی از لطف نباشد.
مدتی پیش درگیر مناقصه و عقد قرارداد با یک شرکت بزرگ دولتی بودیم. بندهای قراردادی و حقوقی مدام در جلسههای مختلف تغییر میکرد و متاسفانه مورد تایید قرار نمیگرفت و کار بسیار کلافهکننده شده بود. روزی برای کسب تکلیف، پرونده و خلاصه مذاکرات را برای مدیریت ارشد سازمان بردم. بعد از بررسی لبخندی زد و گفت تنها راه حل این است که وانمود کنی خواستههایشان را متوجه نمیشوی و حرفشان رانمیفهمی! بدون در نظر گرفتن مخالفتشان مواردی که برای ما حائز اهمیت هستند را در قراردادشان بگنجان و جهت ادامه کار (مهر و امضا) پرینت بگیر و برایشان ارسال کن. بعد از چندماه کش مکش این ترفند پاسخ داد.
اکنون وقت آن است که فرض کنیم شما خود را در محیط کار به بلاهت زدهاید، چه مزایای شگفتآوری در انتظار شماست؟
در نتیجه از آنجا که نظر مخالفی از شما شنیده نمیشود و یا ایده یا فکری را بر خلاف میل اطرافیانتان بروز ندادهاید، دشمنی نیز نخواهید داشت. حواشی و شایعات در مورد شما بسیار ناچیز خواهد بود و اظهار نظر صریحی علیه شما شکل نخواهد گرفت.
رئیستان احساس نمیکند که در صدد هستید جای او را بگیرید و برای همکارانتان هم خطری محسوب نمیشوید. بنابراین میتوانید با خیال آسوده سرکار بروید و به خانه بازگردید.
زیرا تصور این است که شما نهایت تلاش خود را برای مسئولیت فعلی خود انجام میدهید و ممکن است قادر به انجام فعالیت اضافهای نباشید. کارهای کلیدی و پرفشار به افراد دیگر سپرده میشود تا شک و تردیدی در به موقع و صحیح انجام شدن آنها نباشد.
به همین دلیل صحبت کردن و بروز احساساتشان در مقابل شما بدون فیلتر است. به راحتی شایعات و اخبارهای سازمان را برای شما بازگو میکنند و نگران نیستند که شما خبرچینی کنید و به کسی گزارش بدهید. اطلاعات مهم و مفید را که شاید اکثر افراد در سازمان از آن بیخبر باشند بدون ترس و واهمه در اختیار شما قرار میدهند این بدان دلیل است که افراد اغلب تمایل به فاش کردن اسرار دارند و از این که صاحب خبرهای جدید و مهم باشند لذت میبرند و اگر به شدت از لو رفتن اطلاعاتشان جلوگیری میکنند به دلیل احساس خطر و عواقبی است که ممکن است آنها را تهدید کند. حال آنکه زمانی که با شما صحبت میکنند احتمال آن وجود دارد که شما متوجه اهمیت اطلاعات نشوید و درصد ناچیزی ممکن است که شما به فکر سوءاستفاده از دانستههایتان بیافتید. زمانی که شرکت در یک بحران کاری قرار گرفته است و یا به دلیل شرایط مالی امکان تعدیل نیرو وجود دارد، اطلاعات زودهنگام میتواند شما را برای تصمیمگیری صحیح و به موقع کمک کند.
در واقع با بازی کردن نقش یک فرد ابله، شما کمتر مورد توجه و قضاوت اطرافیان قرار میگیرید و نیازی نیست نگران خوب دیده شدن و بد برداشت شدن کارهایتان باشید.
شما به عنوان یک فرد ابله کمتر مورد خصومت همکارانتان قرار میگیرید و این امید وجود دارد که خبرچینی شما را نکنند و موقعیت شغلی شما تهدید نشود.
زیرا معمولا کسی را ناراحت نمیکنند، نظر بدی ندارند و تنش و بحث ایجاد نمیکنند. البته باز هم تاکید میکنم این دوست داشتن تا زمانی است که به واسطه شما برای آنها گرفتاری و مشکلی ایجاد نشود.
بنابراین زمانی که نقش یک فرد ابله را بازی میکنید و مشکلی در کار شما پیش آمده میتوانید با این جمله حیاتی بار تقصیرتان را کمتر کنید. چه بسا به جای توبیخ شدن گروهی با شما همکاری کنند تا مشکل را حل کنید. حتی به جای گفتند این جمله میتوانید در مواردی جوری وانمود کنید که متوجه منظور مخاطب نمیشوید و اشکال کار را نمیبینید.
زمانی که در یک جمع گروهی منفعت خود را به دیگران ارجحیت میدهید و یا کار فداکارانهای انجام نمیدهید از آن جا که افراد منتظر واکنش مناسبی از شما نیستند و در واقع در تصور آنها شما انچه را که فکر میکردید بهتر است و در حد توانتان انجام دادهاید خودخواهی و نفع طلبی شما را نادیده میگیرند و شما را میبخشند.
وقتی که شما نقش یک فرد ابله را بازی میکنید کمتر درگیر مسئولیتها و تنشهای کاری قرار میگیرد، همکارانتان برای حل مشکلاتشان و یا گرفتن مشاورههای کاری به شما مراجعه نمیکنند، برای شنیدن نظراتتان در جلسههای نفسگیر شرکت داده نمیشوید و در نتیجه نیازی نیست ساعتهای بعد از وقت موظف خود را در محیط کار برای انجام امور بمانید. وقت شما آزادتر از همکاران دیگر است و میتوانید از این فرصت به خوبی بهرهبرداری کنید.
منبع(+)